سفارش تبلیغ
صبا ویژن



سلام علی ال یاسین






درباره نویسنده
سلام علی ال یاسین
مردانپور
راستش تصمیم گرفتم بسیاری از شبهاتی را که در ذهن خودم و بسیاری عزیزان دیگر از جمله دانشجویان وجود دارد،رفع کنم؛چرا که حس می کنم خیلی ها از این فضای مه آلود استفاده بهینه می کنند! از شمایی هم که هنوز وجدان بیدار و گوش شنوایی برای حق داری،دعوت می کنم.
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387


لینکهای روزانه
نشریه پرتو سخن [35]
امتداد خطی بی پایان تا .. [29]
رهسپاریم با ولایت تا شهادت [45]
همه خبرگزاریهای ایران [58]
کسی نیست مرا یاری کند یا رب بیا [64]
پایگاه حضرت مهدی(عج) [45]
سایت مقام معظم رهبری [21]
تبیان [27]
[آرشیو(8)]


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
سلام علی ال یاسین


لوگوی دوستان





وبلاگ فارسی

آمار بازدید
بازدید کل :84049
بازدید امروز : 1
 RSS 

   

ای دریغا که همه مزرعه دلها را

             علف هرزه کین پوشانده ست

و همه مردم شهر

     بانگ برداشته اند

          که چرا سیمان نیست

و کسی فکر نکرد

     که چرا ایمان نیست

و زمانی شده است

        که به غیر از انسان 

                    هیچ چیز ارزان نیست



نویسنده » مردانپور » ساعت 10:6 عصر روز جمعه 87 دی 6

برگرفته از مناجات 45 صحیفه سجادیه

سلام بر تو ای عید عاشقان و خداحافظ ای بزرگترین ماه خدا!
خداحافظ ای بهترین ماه خدا، ماهی که یک شبش برتر از هزار ماه است.
و در هر ماهش هزار خورشید می درخشد و هر خورشیدش هزار منظومه دارد.
خداحافظ ای ماهی که هر آنش بر هزار سال بی او برتری دارد.
ای ماه خدا چه دیر آمدی و چه زود رفتی!
ای کاش می ماندی یا ما را با خود می بردی!
هر چند هزار قافله دل را با خود برده ای اما امید است که باز هم تو را ملاقات کنیم هر چند قدر تو را ندانستیم.
دریچه های نسایم ملکوت را به رویمان گشودی
اما خود را در مصاف نفحات انس تو را قرار ندادیم.
در بهار تو نشکفتیم و غنچه های دعایمان نشکفته داغ پژمردگی دیدند.
هر شب تا سحر بر سرما گل می ریخت، اما ما نه تنها دامن پر گل نکردیم هدیه مر اصحاب را، بلکه گلی به گوشه جمال خود نزدیم!
وای بر ما! که شب های روشنت بر ما سیاه بود!
و روزهای خوبت بر ما بی گاه!
و اینک در فراق تو با سوزها همراه شدیم و می سوزیم و می سازیم.
چه بسیار شکسته بالانی که با التیام مهر تو تا بام عرش خدا دسته دسته پر گرفتند ولی افسوس بر ما که تا اسفل السافلین چاه نفس خود سقوط کردیم.
چه بردگانی که به عنایت تو آزاد شدند و از «اربابٌ متفرقون» به «رب الارباب» رسیدند.
و بدا بر ما! که بر اربابان بی مروت دنیای خویش افزودیم و غل و زنجیرهای خود را سنگین تر ساختیم!
چه بسا تشنگانی که در ظلمت شب ها به چشمه سار نور تو رسیدند و از آب حیات تو نیوشیدند.
وای بر ما شب پرگانی که از شعشعه چشمه سار نور تو گریختیم، هر چند از رونق آفتاب تو نکاستیم!
چه تنهای خسته ای که در اقیانوس نورت در برابر تیرهای شیطان تا همیشه روئین تن شدند و آوخ بر ما! که با تیرهای زهرآگین شیطان شکار شدیم.
خوشا بیمارانی که در دارالسلام تو تا ابد رحل اقامت افکندند و شفا یافتند!
خوشا مردگانی که با مسیحا نفس سحرگاهانت از گور تنگ خویش برخاستند، به حیات طیبه رسیدند و به اقلیم عشق روی آوردند و سرود سرور جاودانه سر دادند!
خوشا بدحالانی که جفت خوش حالان شدند و در بهترین اوقات تو به «احسن حال» دست یافتند!
خوشا برهنگانی که از تو خلعت پادشاهی گرفتند!
خوشا فقیرانی که در بیابان طلب تو، ناگهان پایشان در گنج شایگانت فرو شد، به سلطنت فقر رسیدند، دینشان را ادا کردند و تا همیشه از «ماسوا الله» بی نیاز شدند!
خوشا گنهکارانی که هر سحرگاه غسل در اشک زدند و از انهار بهشتی تو سیراب شدند!
خوشا بردگانی که به دست با کفایت تو آزاد گردیدند!
خوشا آنان که در بهار تو گل کردند و عطر دلاویزشان در بهشت خدا پیچید و در بحبوحات جنات خدا قلب حوریان در آرزوی دیدارشان تپید!
خوشا آنان که زلف خود را به زلف لیلای شب تو گره زدند و مصلحت دیدند که همه کارها بگذارند و خم طرّه یار تو گیرند!
خوشا تشنگان و گرسنگانی که جز گرسنگی و تشنگی نکشیدند بلکه در ضیافت نورانی تو وارد شدند و در مقام «عند ربهم یرزقون» از «شراباً طهورا» ساقی الست سرمست شدند!
آنان که اینک به فطرت الهی و انسانی خویش باز گشته اند و هلال فطرت حق همراه با طلوع ماه شوال در آسمان دل های کبریایی شان طلوع کرده و تا بدر کامل و مطلع فجر در انتظار خورشید خدا لحظه شماری می کنند!
همان خورشید حاضر و غایب که به زودی طلوع خواهد کرد و جهان را به طلعت دل آرا و نور پروردگارش روشن خواهد ساخت!
سلام بر آنان و درود بر آن آفتاب پنهان تا مطلع فجر!
عیدشان مبارکباد!



نویسنده » مردانپور » ساعت 4:10 عصر روز چهارشنبه 87 مهر 10

سلام علی ال یاسین