سید هاشم حداد بزرگ مرد عرصه عرفان،توجه قلبی اش دائم به حضرت ولی عصر (عج)بود و دعای فرج از زبانش نمی افتاد ذکر دائم ایشان در قیام و قعود به طور کلی از تغییر حالتی به حالت دیگر کلمه یا صاحب الزمان بود.هنگامی که از او در مورد تشرفش خدمت حضرت ولی عصر (عج)سوال می کنند ،می گوید:کسی که صبح از خواب بر خیزد و احساس نکند که صاحب ولایت در کنار او و مشرف به حال اوست،اصلا شیعه نیست.
ایشان همان رویه استادشان سید علی قاضی (کسی که به گفته امام خمینی کوه توحید بود )را داشتند و می گفتند انسان باید از راه معرفت به اقا امام زمان (عج)برسد و اگر در معرفت قوی شود ،دیگر نیازی به زیارت جسمانی حضرت ندارد.در خودش اقا را می بیند و حس می کند!و انچه بر انسان واجب است ،همین درک حضور معرفتی و نوری اقا است نه حضور جسمانی.
اری انچه برای او مهم است ،معرفت و شناخت حقیقی امام است .اینکه امام صادق(ع)به زراره می گوید:
إعرف إمامَک فإنکَ إذا عرَفتَ لَم یَضُرّک تَقَدّم هذا الأمر أو تأخّر
تو امام خود را بشناس زیرا چون او را شناختی زیانت ندارد که این امر (ظهور حضرت ولی عصر (عج))پیش افتد یا پس افتد .
ناظر به همین معنا است که او می گوید:
ظهور و غیبت امام،نباید برای تو تفاوتی کند،این توحید است،این عرفان است.
اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی
بار الها،حجت خود را به من بشناسان!پس اگر حجتت را به من نشناسانی از دینم گمراه می شوم.
برگرفته از کتاب دلشده،انتشارات شمس الشموس